دوش دیدم هاتفی لب وا نمود
با دو جمله در دلم غوغا نمود
باب سختی در سخن را باز کرد
اندک اندک این سخن اغاز کرد
طرح دارم طرح تعویض سران
با همین نسل پر از شور و جوان
طرح تعویض قدیمی با جدید
طرح دارم من به قران مجید
طرح اسقاط مدیران مسن
طرح یک کمپ،در جوار رودهن
طرح وامی بر مدیران جوان
طرح دارم طرح بهبود جهان
پیرها در گیر کار خانه ها
بعد عمری در دل کاشنه ها
خود ببینند کودک دیروزشان
گشته مرد خانه ی امروزشان
اندکی با اهل خانه ، کودکان
بعد عمری یک دمی با همسران
نقش مردی را بسی ایفا کنند
چون اداره در سرا غوغا کنند
طرح اسقاط مدیران مسن
طرح یک کمپ،، در جوار رودهن
طرح وامی بر مدیران جوان
طرح دارم طرح بهبود جهان
ان طرف نسلی پراز انگیزه ها
معدن فکر نو و اندیشه ها
در تکاپو در تلاش و اهل کار
ان مدیران به سختی سازگار
بچه شیران پر از شور و زرنگ
اهل کار و اهل کوشش بی درنگ
قشر روشنفکر نخبه با صفا
اهل خدمت بی توقع با خدا
ناگهان دردی به پا احساس شد
گام اخر خواب من حساس شد
مادرم امد مرا بیدار کرد
خواب بودم او مرا هشیار کرد
خواب را گفتم و او تعبیر کرد
خواب من را اینچنین تفسیر کرد
قبل خوابت بیش از حد خورده ای
انچنان که من گمانم مرده ای
ای خوش ان خوابی که تاویلش رسد
روزگاری وقت تحصیلش رسد
الواریان
.: Weblog Themes By Pichak :.